۲-۲-۳-۱- متغیر مستقل:
متغیر مستقل یک ویژگی و خصوصیت است که بعد از انتخاب توسط محقق، در آن دخالت یا دستکاری میشود و مقادیری را میپذیرد تا تأثیرش بر روی متغیر وابسته مشاهده شود. تغییر در یک متغیر مستقل، تغییرات قانونمندی در متغیر وابسته بهوجود میآورد، بنابراین در هر آزمایش تجربی، متغیر مستقل همان محرک است(خاکی، ۱۳۸۸). در زیر متغیرهای مستقل در این تحقیق ارائه شده اند:
۲-۲-۳-۱-۱- سود هر سهم
سود هر سهم عبارتست از سود خالص پس از کسر مالیات تقسیم بر تعداد سهام شرکت (بهرام فر و مهرانی، ۱۳۸۳).
۲-۲-۳-۱-۲- نسبت اهرم مالی
اهرم به حد و اندازهای که یک شرکت از طریق وام یا استقراض، تأمینمالی نموده است، دلالت دارد. بهعبارت دیگر، اهرم مالی بیانگر میزان هزینههای ثابت مالی از قبیل بهره یا سود ثابت وامها در شرکت است(عبده تبریزی و حنیفی، ۱۳۸۶). یکی از مهمترین مقیاسهای اهرم، نسبت بدهی است که از تقسیم بدهیها به داراییها بهدست میآید(بزرگاصل، ۱۳۸۵). پژوهشگرانی چون، کامران و همکاران[۱] (۲۰۰۸)، جورجی و همکاران[۲] (۲۰۰۹) و لین و مینگ[۳] (۲۰۱۰)، در پژوهشهای خود از این نسبت به عنوان اهرم مالی استفاده کردهاند(رستمزاده، ۱۳۹۰). در این پژوهش ازنسبت بدهی به دارایی استفاده گردیده است.
۲-۲-۳-۱-۳- نسبت Q توبین
نسبت Q توبین از تقسیم ارزش بازار شرکت به ارزش جایگزینی داراییها به دست میآید. از آن جا که ارزش دفتری نمی تواند قابلیت اعتماد بالایی در ارزشیابی داشته باشد، میتوان برای رفع کاستیهای آن از ارزش جایگزینی داراییها استفاده کرد. بدین جهت ، ابتدا دارائیهای ثابت شرکت شامل اموال، ماشین آلات و تجهیزات آن تجدید ارزیابی میشوند، زیرا به مرور زمان و به خصوص درشرایط تورم ارزش روز این دارائیها با ارزش دفتری آنها اختلاف پیدا کرده است. تجدید ارزیابی میتواند توسط شاخص های اقتصادی بانک مرکزی و یا ارزیابی کارشناسان انجام شود. همچنین دارائیهای نامشهود مانند سرقفلی و امتیازات نیز ارزیابی میشوند. در کنار این موارد باید برخی از دارائیهای جاری همچون بدهکاران که ذخیره مطالبات مشکوکالوصول برای آنها ناکافی است ونیز برخی اقلام همچون ذخیره مالیاتی نیز مورد ارزیابی قرار گیرند. پس از ارزیابی این موارد و جایگزینی مقادیر آنها درترازنامه شرکت، با کسرنمودن بدهیها از دارائیها، مقدار حقوق صاحبان سهام بدست میآید که با تقسیم این مقدار برتعداد سهام عادی، ارزش هر سهم عادی مشخص میشود. اگر چه این روش در مقایسه با ارزش دفتری کاملتر است ولی کاستیهایی را نیز به همراه دارد. ازجمله آنکه دراین روش به بازدهی وسودآوری شرکت توجه چندانی نمیشود . لازم به ذکر است که تجدید ارزیابی دارائیها و بدهیها میتواند برمبنای ارزش معاملاتی روز آنها نیز انجام شود (جنانی، ۱۳۸۲).
در تئوری، نسبت Q توبین در یکی از سه حالت کلی زیر قرار میگیرد:
نسبت Q توبین برابر با یک؛
نسبت Q توبین بزرگتر از یک؛
نسبت Q توبین کوچکتر از یک
زمانیکه نسبتQ برابر با یک باشد، ارزش بازار شرکت با ارزش جایگزینی (در بعضی از معادلهها با ارزش تاریخی) داراییهای شرکت برابر است، لذا اطلاعات منعکس شده در صورتهای مالی با اطلاعات واقعی در بازار برابر میگردد. بنابراین، تصمیمگیری بر اساس اطلاعات صورتهای مالی کاملاً با واقعیت همخوانی و سازگاری دارد.
اما اگر نسبت Q توبین بزرگتر از یک باشد، کاملا واضح است که ارزش بازار شرکت بزرگتر از ارزش جایگزینی یا ارزش تاریخی داراییهای شرکت میباشد. در این حالت اطلاعات بازار با اطلاعات صورتهای مالی همخوانی و سازگاری ندارد، همچنین میتوان نتیجهگیری کرد که اطلاعات صورتهایمالی برای تصمیمگیری فاقد ویژگی مربوطبودن است. بنابراین نسبت Q توبین با بیان این واقعیت که ارزش بازار شرکت بیشتر از ارزش جایگزینی یا تاریخی داراییهای شرکت است به سرمایهگذاران این واقعیت را اعلام مینماید که موسسه یا شرکت دارای فرصتهای سرمایهگذاری میباشد. حالت سوم که نسبت Q توبین کوچکتر از یک باشد، عکس حالت قبل میباشد. به طور کلی میتوان گفت، Q توبین با فرصتهای سرمایهگذاری رابطه مستقیم دارد. در عمل، حتی بدون در نظر گرفتن تغییرات آماری، ارزش نرمال از طریق سرمایهای کردن ارزش اجارهها یا سودهای انحصاری، غیر عادی و بیشتر از مورد انتظار است (صالحی، ۱۳۸۰).
تأکیدی که در تئوری Q توبین نهایی روی بازارهای مالی (بازار بورس سهام) صورت گرفته است به خاطر این است که اشخاص و یا شرکتها برای انجام سرمایهگذاری در بخش حقیقی (سرمایهگذاری) یا بخش مالی (اوراق قرضه) آزادند، بنابراین سرمایهگذاری با بازارهای مالی ارتباط تنگاتنگ دارد.
از طرف دیگر اگر Q شرکتی بزرگتر از یک باشد، ارزش بازار داراییهای شرکت بزرگتر از ارزش جایگزینی آن خواهد بود. اگر ورود شرکتها به آن صنعت آزاد باشد، شرکتهای دیگر از طریق خرید سهام سرمایه شرکتهای موجود در آن صنعت، وارد آن صنعت خواهند شد. از آن جایی که در این صنعت خاص، ارزش بازار بیشتر از ارزش جایگزینی است، ارزش سرمایهگذاری شرکتهای تازه وارد افزایش خواهد یافت. بنابراین با فرض عدم وجود موانع ورود و باقیماندن شرکت، با ورود شرکتهای جدید، Q به سمت یک کاهش خواهد یافت. البته یک انحصارگر که میتواند مانع ورود دیگران شود، بدون برنامهریزی درآمدهای انحصاری تحصیل خواهد کرد که مازاد بر بازده معمولی سرمایه به کار گرفته شدهاش خواهد بود. بازار این درآمدها را سرمایهای کرده و ارزش بازار شرکت از ارزش جایگزینی سهام سرمایه بیشتر خواهد شد. در نتیجه Q بالاتر از حد تصور خواهد بود(صالحی، ۱۳۸۰).
۲-۲-۳-۲-۲-۱ روشهای محاسبه Q توبین
برای محاسبه Q توبین روشهای مختلفی ارائه شده که در ادامه به شرح آن میپردازیم (رستم زاده، ۱۳۹۰):
۱- Q ساده
در این روش، شاخص Q از تقسیم ارزش بازار شرکت به ارزش دفتری داراییهای آن به دست میآید.
که:
VOCSILOY: ارزش بازار سهام عادی در پایان سال[۴]
EMVOPSILOY: برآورد ارزش بازار سهام ممتاز در پایان سال[۵]
BVLTLILOY: ارزش دفتری بدهیهای بلندمدت در پایان سال[۶]
BVCLILOY: ارزش دفتری بدهیهای جاری در پایان سال[۷]
BVTAILOY: ارزش دفتری کل داراییها در پایان سال[۸] است.
محاسبه Q ساده آسان است، زیرا اطلاعات مورد نیاز را میتوان از متن صورتهای مالی اساسی و همچنین با استفاده از آمار معاملات روزانه بورس (قیمت سهام) به دست آورد. افزون بر این، با توجه به ساختار ساده سرمایه در شرکتهای ایرانی به لحاظ عدم وجود اوراق قرضه و سهام ممتاز، محاسبه این نسبت سادهتر میگردد. اما ایرادی که بر این نسبت وارد است، استفاده از ارزشهای تاریخی است.
۲- Q استاندارد
در این روش، شاخص Q از تقسیم ارزش بازار شرکت به ارزش جایگزینی داراییهای آن به دست میآید.
که:
SVTA : ارزش جایگزینی داراییهای شرکت[۹] است.
Qاستاندارد، اندازهگیری مناسب و استانداردی از Q توبین ارائه میدهد، زیرا از بهترین برآوردهای ارزش بازار استفاده میکند. حُسن این روش آن است که Q به دست آمده حد وسطی در بین سایر Qهای محاسبه شده میباشد. عیب این روش پیچیدگی محاسبه ارزش جایگزینی داراییها در مخرج کسر میباشد.
۳- Q لیندنبرگ[۱۰]و راس[۱۱]:
در این روش شاخص Q از تقسیم ارزش بازار شرکت به ارزش جایگزینی داراییهای شرکت به دست میآید.
که:
MVLTL: ارزش بازار بدهیهای بلندمدت شرکت است.
در این روش افزون بر وجود مشکلات ناشی از محاسبه ارزش جایگزینی داراییها، محاسبه ارزش بازار بدهیهای بلندمدت شرکت نیز اضافه شده است. از طرفی دسترسی به اطلاعات مورد نیاز برای محاسبه ارزش جایگزینی داراییها و ارزش بازار بدهیهای بلندمدت شرکت میتواند دشوار و در برخی موارد غیر ممکن باشد.
۴- Q لیندنبرگ و راس تعدیل شده
در این روش نیز شاخص Q از تقسیم ارزش بازار شرکت به ارزش جایگزینی داراییهای شرکت به دست میآید.
که:
: ارزش بازار بدهیهای بلندمدت شرکت با استفاده از برآورد لیندنبرگ و راس تعدیل شده،
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید. |